سلام من ۲۰ ساله هیتم و تا کنون با پسری در ارتباط نبودم در حدود ۸-۹ ماه پیش از طریق اینستا با پسری که در یکی از شهر های نزدیک شهر ماست آشنا شدم پسر ساده و معمولی بود و ۲۵ ساله فقط حرف میزدیم با هم از نظر فرهنگی و خانوادگی تفاوت زیادی داشتیم تا اینکه بکبار با شوخی های من کار به سکس چت رسید ولی هیچ فیلم و عکسی برای هم نفریتادیم بعد از اون بهم فرداش پیام داد که می خواد کات کنه چون تو خانواده مذهبی بودن در حدی که مادرش تو خونه روسری میذاشت و گفت تو معلوم نیست چگونه دختری هستی که این کارو با من کردی و منو به گناه کشوندی من از اونجایی که اصلا قبل از اون با هیبییچ پسری در ارتباط نبودم در حدی که اگر کسی بشنوه من اینکارو کردم باور نمیکنه و با توجه به اینکه من در اوضاع روحی مناسبینبودم و می خاستم به به ریسمان چنگ بزنم و به او وابسته شدهبودم بااو حرف زدم و کمی بحث کردیم تا اینکه یه روز پیام نداد و بعدش من پیام دادمو بهش گفتم اگه من پیام نمیدادم تو سراغمو نمیگرفتی اونگفت نه کلا آدم مغرور و خسیسی بود من از اون موقع به بعد دیگه از نظر جنسی شوخی یا حرفی نزدم تا اینکه خودش گفت تو سرد شدیو اینا منظورش سکس چتبود و یه بار بدون اینکه من پیامی بدم خودش یه مکالمه سکس چتفرستاد از من عکس با مانتو شلوا داره ولی عکس لخت و اینا نه و اینکه تلفن خونه و آدرسی از من نداره چند بار هم تماس تصویری تو اینستا گرفت و حرف زدیم و بهم میگفت حس میکنم تو منوبیشتر دوست داری من نمی دونم چقدر احمق شده بودم وبا همچین آدمی بودم آخه من خیلی مغرورم و در تعجبم در برابر حرفای این چرا لال میشدم تا اینکه بحران روحیم برطرف شد و تازه سر عقل اومدم که کات کنیم و بهش گفتم من واسه ادامه تحصیل بالاخره قرار شد برم کانادا آخه واقعا هم قرار بود برم و از قبل حرفش بود ولی به خاطر نوسانات دلار کنسل شد ولی اون نمی دونست بعد گفت ااا ناراحت شد و گفت خب اینجوری که با هم نیستیمو آخه حرف از ازدواج میزد منم همیشه میگفتم نه ما بهم نمیخوریم بعد یه هفته خبری ازش نبود کاتم نکرده بودیم هنوز تا اینکه بهم ظهر پیام داد سلام چطوری خوبی خیلی رسمی منم ج دادمو گفتم چه خبر گفت هیچی با یکی دوست شدم سه شنبه قرار بود بریم بیرون لحظه آخر کنسل کرد منم که میشناسی مغرورم زدم کلا بلاکش کردم من شوکه شدم آخه ما هموز کات نکرده بودیم منم به روی خودم نیاوردمو استیکر خندهو اینا گفتم ایشالا یکی بهتر ناراحت نباشو اونم گفت داری میریو اونجام پره پسرو منم گفتم واسه پسر بازی نمی رم واسه درس میرم و همون تو واسه هفت پشتمبس بودیو بیا خداحافظی کنیم اونم گفت تو خیلی خوب بودی ببخشید اذیتت کردمو موفق باشیو منم گفتم نه اذیت چیو اینا و خداحافظ بعدم بلاکش کردم کلا از همه جا به جز واتس اونم منو بلاک کرد کل رابطمون ۱/۵ بود و الان ۸-۹ماه از اون ماجرا میگذره ولی نمی دونم چرا دلهره دارم وهمش مضطربم آبرومو ببره و با چتا منو بخواد تهدید کنه البته تو این مدت اصلا تو واتس پیامی ازش نداشتم و البته کلا این دفعه واتسمو پاک کردم ولی به هر حال با هر خط دیگه ای میتونه مزاحمم شه البته به شدت از مامانش میترسه و ای ممکنه با اون چتا بخواد تهدیدم کنه؟؟؟
منبع :ترس از تهدید- مشاوره خانواده